دکتر مرجان شکرانی
در طول رشد، کودک به ناامیدی و پریشانی درونی خود، با جستجوی کسی یا چیزی پاسخ میدهد که حس انسجام و سرزندگی را در وی به همراه دارد. اگر نیازهای عاطفی کودک به طور مداوم برآورده نشود، فرد رضایت، شادی، امنیت، آسودگی، انسجام خود و سرزندگی را از راههای جایگزین جستجو میکند. جستجویی که گاه به یافتن راههای جایگزین مخرب، ناسازگار و یا آسیبزننده میانجامد.
در توضیح علت روی آوردن افراد به رفتارها، اشیا، مواد و راههای مخرب، چند تئوری مطرح شده است.
در یک دیدگاه، تکرار تجارب با ماهیت آسیبزا یا آزاردهنده ممکن است به دلیل شدت تجربه، اثر تسکین دهنده قویتری داشته باشد. در جایی که درد فیزیکی یک تجربه مکرر بوده است، ممکن است این درد، تجربهی منسجمتری نسبت به احساس راحتی و بیدردی ایجاد کند. در جایی که تحقیر یا احساس گناه یک تجربه مکرر بوده، این حس منفی ممکن است شدت بیشتری از یک رابطه صمیمانه و یا احترام را منتقل کند. در این شرایط فرد برای حفظ انسجام عاطفی خود در درازمدت، به دنبال ارضای حس خشم، نفرت و انتقام، به رفتارهای مخرب روی میآورد. آنچه انسان را به ویرانی میکشاند، قرار گرفتن در معرض سردی، بیتفاوتی انسانها و جهان غیر همدلانه است.
در بعد دیگر تجربهی استفاده از مواد یا الگوی رفتاری آسیبزننده به شکل پاتولوژیک میتواند به عنوان وسیلهای برای ایجاد آرامش یا تسکین طیف وسیعی از ناراحتیها و تجربیات به کار گرفته شود. به ارتباط گرفتن دست مادر و مکیدن انگشت توسط کودک توجه کنید. کودک برای جبران خلا ناشی از ناکامی در تجربهی لمس دستان مادر، به مکیدن انگشت خود روی میآورد.
این فعالیتها، اشیاء یا مواد، مستقیماً منبع خاص ناراحتی را مورد هدف قرار نمیدهند(مانند غذا برای تسکین گرسنگی، اسباب بازی پر جنب و جوش برای رفع کسالت یا داشتن همبازی در تنهایی)، بلکه گاهی بهنحو مستقلی اثر لذتبخش و تنظیمکننده دارند.
گاه در افراد تهدید در دسترس نبودن عامل تامین کننده امنیت، فارغ از تمام پیامدهای دیگر، به منبع اصلی ناراحتی تبدیل میشود. هنگامی که کودک برای تجربهی حس آرامش به نوازش مادر تکیه کند، تحمل گرسنگی، نبود مادر، در دسترس نبودن اسباببازیها یا حتی تنبیه شدن، اغلب زنگ خطری برای او نخواهد بود. آنچه بیش از همه آزارنده است از دست دادن محرک نوازش است. به طور مشابه، یک فرد سیگاری ممکن است بتواند یک شب را بدون غذا، همسر یا کتاب تحمل کند، اما پس از اینکه متوجه شود سیگارش تمام شده است، به دنبال یک فروشگاه باز میگردد.
در توضیحی دیگر، استفاده از این مواد، اشیا یا رفتارها در جهت تقویت حس قدرتمندی، انسجام خویشتن و کسب لذت مضاعف از لذتهای جهان واقعی است. تا زمانیکه دفاع فرد در برابر عدم پذیرش جهان واقعی با تمام کامرواییها و ناکامیها نشکند، شکستن چرخه وابستگی او دشوار خواهد بود.
زمانی که این وابستگی مکرر بوده، و علیرغم بروز آسیب در سطوح مختلف زندگی فرد تداوم یابد، اعتیاد در نظر گرفته میشود.
اعتیاد میتواند به اشکال مختلفی رخ دهد. اگرچه اعتیاد به مواد به شکل شایعتری شنیده شده است و غالباً فرض بر این است که وابستگی فیزیکی که با علائم ترک مشخص میشود برای تشخیص اختلال اعتیاد مورد نیاز است، اما واقعیت این است که شکل دیگری از اعتیاد به نام اعتیاد رفتاری میتواند با تمام پیامدهای منفی در زندگی فرد منهای مسائل جسمی که با آن مواجه است رخ دهد.
چرا برخی از رفتارها اعتیاد محسوب میشوند؟
اکثر مردم در طول روز صدها رفتار مختلف را انجام میدهند که هر یک مجموعه عواقب خاص خود را دارد. به طور کلی، افراد نسبتاً متفکرانه و با هدف بهبود تجربه خود تصمیم میگیرند که کدام رفتار بعدی را انجام دهند. به عنوان مثال، اگر گرسنه هستید، ممکن است یک میانوعدهی سالم بخورید که نه تنها گرسنگی شما را برطرف میکند، بلکه به شما انرژی میدهد تا روزتان را ادامه دهید. با این حال، فردی که با اعتیاد به غذا زندگی میکند، ممکن است حتی زمانی که گرسنه نیست، غذا بخورد و ممکن است غذاهای ناسالم را به مقدار زیاد بخورد. اگرچه این یک انتخاب ناسالم است، اما بسیاری از مردم میتوانند پرخوری کنند، یا زمانی که گرسنه نیستند غذا بخورند، و با اعتیاد به غذا دست و پنجه نرم نمیکنند.
زمانی که این رفتار ماهیت تکانشی پیدا کند و شروع به ایجاد طیفی از مشکلات سلامت جسمی و روانی کند و فرد نتواند آن را ترک کند، به آن اعتیاد میگویند. آیا این بدان معناست که شما میتوانید به هر رفتاری معتاد شوید؟ این سوالی است که به بحثهای جاری دامن میزند.
وجود ماهیت اجباری رفتار، اغلب نشاندهنده اعتیاد رفتاری در یک فرد است. اجبار به انجام مداوم یک فعالیت یا رفتار علی رغم تأثیر منفی بر توانایی فرد برای حفظ سلامت ذهنی ویا جسمی و عملکردی در خانه و اجتماع. اگرچه اغلب فرد این رفتار را از نظر روانشناختی پاداشدهنده میداند، اما ممکن است پس از آن، احساس گناه یا پشیمانی کند و یا تحت تأثیر عواقب آن قرار گیرد.
انواع شایع اعتیادهای رفتاری عبارتند از:
اعتیاد به سکس و روابط عاشقانه
اعتیاد به خرید
اعتیاد به بازی
اعتیاد به قمار
اعتیاد به غذا
اعتیاد به ورزش
تقریباً همه ما درگیر تمام فعالیتهای ذکر شده در بالا تا حد معینی هستیم و حتی ممکن است از این رفتار بسیار لذت ببریم، برای اینکه الگوی رفتاری ما در هریک به اعتیاد تعبیر شود شرایط ذیل لازم است:
۱. فرد در نتیجه انجام رفتار ویا ناتوانی در توقف آن، با سلامت روان یا مشکلات جسمانی دست و پنجه نرم میکند.
۲. فرد در روابط مهم در خانه و در برخی موارد در محل کار دچار مشکل شود.
۳. فرد پیامدهای منفی دیگری را تجربه میکند که مستقیماً ناشی از درگیری مداوم، شدید یا مزمن در رفتار است. به عنوان مثال، فردی که به قمار اعتیاد دارد ممکن است به دلیل ماهیت شدید قمار، خانه و یا شغل خود را از دست بدهد اما با وجود این عواقب، نمیتواند از انجام این رفتار خودداری کند.
چهار نوع شایع اعتیاد رفتاری
اعتیاد به قمار
اعتیاد به قمار، که به آن اختلال قمار نیز گفته میشود، اعتیادی است که به همه انواع قمار یا انتخابهای مرتبط با قمار که زندگی، شغل یا خانواده فرد را به خطر میاندازد، اطلاق میشود. نظیر رفتن به کازینو و بازی با ماشینها، بیدار ماندن برای بازیهای پوکر یک شبه، قمار آنلاین یا شرطبندی ورزشی.
اگر این انتخاب با موارد زیر همراه باشد، اعتیاد به قمار نامیده میشود:
۱. شرط بندی بیشتر از آنچه در ابتدا در نظر گرفته شده بود
۲. ادامهی ضرر با شرط بندی مداوم فراتر از توانایی پرداخت
۳. احساس تحریک پذیری یا پرخاشگری در زمانی که نمیتوانید قمار کنید یا هنگام باخت
۴. اشتغال بیش از حد به قمار
زمانی که قمار به اعتیاد تبدیل میشود، کسانی که به دنبال درمان هستند، اغلب ضررهای زیادی را متحمل شدهاند، از جمله مشکلات قانونی، سلب مالکیت، ورشکستگی، طلاق، از دست داد شغل و موارد دیگر. علاوه بر این، بسیاری از کسانی که با اعتیاد به قمار دست و پنجه نرم میکنند ممکن است به خودکشی فکر کنند یا اقدام به خودکشی کنند.
اعتیاد به غذا
اگرچه همه ما برای زندگی نیازمند غذا خوردنیم، و بسیاری از مردم مستعد پرخوری در مواقع خاص و یا خوردن از روی کسالت یا برای کسب لذت هستند، افرادی که با اعتیاد به غذا دست و پنجه نرم میکنند، نمیتوانند رفتارهای مصرف غذای اجباری خود را کنترل کنند. آنها تمایل به خوردن غذاهایی دارند که دارای چربی، قند ویا نمک بالایی هستند. علاوه بر این، افرادی که به مواد غذایی معتاد هستند، ممکن است مانند افرادی که به مواد مخدر یا الکل معتاد هستند، نسبت به میزان خاصی از غذا دچار پدیدهی تحمل و یا عدم تاثیر آن در احساس لذت ناشی از خوردن شوند. افرادی که با اعتیاد به غذا دست و پنجه نرم میکنند ممکن است چاق باشند، اما افرادی که BMI طبیعی دارند نیز ممکن است با این اختلال دست و پنجه نرم کنند. روابط آسیبدیده، مسائل مربوط به عزت نفس و سایر مشکلات سلامتی نیز ممکن است منجر به این نوع اعتیاد رفتاری شود.
اعتیاد به بازیهای ویدیویی
اعتیاد به اینترنت به عنوان یک اصطلاح بیش از بیست سال پیش وارد گفتمان علمی شد. اعتیاد به بازیهای دیجیتال آنلاین به سرعت به نمونه اصلی این اختلال تبدیل شد.
مانند انواع دیگر اعتیاد رفتاری، این نوع از اعتیاد باید در آن دسته از کاربران اینترنتی که استفاده از اینترنت در آنها مشکلساز است و یا منجر به بروز آسیب شدهاست، به ویژه در همراهی با ناتوانی آنها در کنترل آن علیرغم بروز پیامدهای نامطلوب در زندگی، تشخیص داده شود.
اعتیاد به فانتزی و فرار ارائه شده توسط بازیهای ویدیویی، یک پدیده رو به رشد در قرن حاضر است. گرافیک همیشه در حال رشد است، بازیهای جدید منتشر میشوند، و توانایی برقراری ارتباط با افرادی که تا پیش از این غریبه بودند(از طریق هدست در حین بازی)، به خصوص برای افرادی که ممکن است در برقراری ارتباط مشکل داشته باشند، بهطور منحصربهفردی جالب است. همچنین ایفای نقش شخص دیگری و زندگی مجازی نیز میتواند برای افراد جذاب باشد. در مقایسه با اعتیاد به سوء مصرف مواد یا حتی سایر اعتیادهای رفتاری، اعتیاد به بازیهای ویدیویی ممکن است در ظاهر نسبتاً بیضرر به نظر برسد و مطمئناً بسیاری از افراد میتوانند بدون بروز هرگونه مشکلی، گاهی اوقات بازیهای ویدیویی انجام دهند.
با این حال، اعتیاد به بازیهای ویدئویی، میتواند توانایی فرد را برای برقراری ارتباط مثبت با دیگران و داشتن روابط سالم، حفظ مسئولیت در محل کار، و حفظ سلامت جسمی و روانی (مانند غذا خوردن منظم یا سالم، رفتن به پزشک و غیره) را مختل کند. در نهایت، کسانی که تحت درمان قرار نمیگیرند ممکن است به طور کامل خود را از دنیای واقعی منزوی کنند، توانایی خود را برای عملکرد، بودن در کنار خانواده و رسیدن به هر هدفی خارج از دنیای بازیهای ویدیویی از دست بدهند.
اختلال بازی اینترنتی (IGD) در حال حاضر یک تشخیص رسمی است و چالشهای بهداشت عمومی قابل توجهی در مورد ارائه مراقبتهای مناسب به بیماران در تمام سنین و آمادگی متخصصان سلامت روان برای مدیریت این اختلال وجود دارد.
اعتیاد به تلفن
اعتیاد به تلفن، همچنین به عنوان اعتیاد به تلفن همراه شناخته میشود، نوعی اعتیاد رفتاری است که با استفاده بیش از حد و اجباری از تلفن همراه یا گوشی هوشمند مشخص میشود. این نوع از اعتیاد رفتاری شامل ناتوانی فرد در کنترل استفاده از تلفن است که منجر به عواقب منفی در زمینههای مختلف زندگی او میشود، از جمله روابط، عملکرد در محل کار یا مدرسه، سلامت روان، وبه طور کلی رفاه عمومی فرد.
مشابه سایر انواع اعتیاد رفتاری، اعتیاد به گوشیهای هوشمند، علائم و نشانههایی دارد که عبارتند از:
استفاده مداوم: صرف زمان قابل توجهی برای استفاده از تلفن، اغلب برای فعالیتهای غیر ضروری.
بی توجهی به مسئولیتها: نادیده گرفتن وظایف مهم، مسئولیتها یا تعهدات
انزوای اجتماعی: اولویت دادن به تعاملات مجازی بر تعاملات چهره به چهره با خانواده، دوستان و همکاران.
فرار: استفاده از تلفن برای فرار از مشکلات زندگی واقعی، استرس یا احساسات منفی.
اختلالات خواب: استفاده از تلفن در اواخر شب که میتواند الگوی خواب و کیفیت آن را مختل کند.
کاهش بهره وری: اختلال توجه و تمرکز به واسطه استفاده از تلفن همراه که منجر به کاهش بهرهوری فرد می شود.
اضطراب و بی قراری: احساس اضطراب، آشفتگی یا بیقراری در صورت عدم دسترسی به تلفن.
تجربه ترس از دست دادن و چک کردن مداوم تلفن
ناراحتی فیزیکی: تجربه علائم فیزیکی مانند خستگی چشم، سردرد یا ناراحتی ناشی از استفاده طولانی مدت از تلفن.
از دست دادن کنترل: عدم توانایی در کاهش استفاده از تلفن علیرغم بروز تأثیرات منفی آن.