موسسه همراه

صبح نزدیک است…


دکتر مریم برزکار. روان‌‌پزشک

درباره‌ی سریال محبوب این روزها

در انتهای شب سریالی است که قصه‌ی یک عشق را برای ما روایت می‌کند. قصه‌ی عشق چندین ساله‌ی ماهرخ و بهنام که در همان قسمت اول سریال مشخص می‌شود به انتهای آن رسیده‌اند. ماهرخ دختر سرکش و عاشق دیروز و مادر بیش‌نگران امروز است با احساسات متناقض و هیجان‌هایی گاه لجام‌گسیخته که وقتی سایه‌ی عشق و صمیمیت از زندگی‌اش می‌رود تصمیم به ترک آن می‌گیرد. بهنام مرد سرگردان و پریشان در جست و جوی صمیمیت و تأییدی است که از زندگی خصوصی‌اش رخت بربسته است.
بهنام در آستانه‌ی میانسالی با سبقه‌ای از احساس ناکافی بودن حالا از تعهد ازدواجش خارج شده و قصه تازه دارد شروع می‌شود. صرف نظر از اینکه این روایت عاشقانه ما را کجا می‌برد و قصه چطور خواهد چرخید؛ روابط عاشقانه نقش مهمی در زندگی هر فرد ایفا می‌کند. بنابراین، نیاز به داشتن رابطه‌ای سالم، قوی، پایدار و بادوام برای هر کسی قابل درک است.

رضایت مشخصه‌ای است که اکثر افراد در یک رابطه‌ی عاشقانه به دنبال آن هستند. با این حال، نحوه‌ی رسیدن به این رضایت در رابطه همیشه روشن نیست و هیچ دستورالعمل کلی برای آن وجود ندارد. تحقیقات نشان داده است که تعهد و صمیمیت از جمله عواملی هستند که بیشترین تأثیر را بر رضایت زوجین دارند اما عواملی از جمله تنظیم هیجان و بسیاری از موارد قابل اندازه‌گیری دیگری نیز وجود دارند که می‌توانند در کیفیت رابطه مؤثر باشند .
مطالعات نشان می‌دهد که هر چه افراد سطح بالاتری از رضایت در رابطه را داشته باشند آن رابطه طولانی‌تر است و رابطه مستقیمی با سلامت کلی شریک عاطفی و رضایت از زندگی و رفاه تجربه شده دارد.

صمیمیت و تعهد و رضایت زوجین

صمیمیت عاشقانه به عنوان فرآیندی شامل احساس نزدیکی به شریک زندگی و تمایل به اشتراک‌گذاری تجربیات و فعالیت‌ها با آنها تعریف شده‌است. افرادی که سطح صمیمیت بالاتری دارند تمایل دارند در روابط عاشقانه خود بازتر، حمایت کننده تر، با قدرت درک بیشتر، مراقب‌تر و صادق‌تر باشند. در مورد صمیمیت، به نظر می‌رسد که سطح صمیمیت زنان بر سطح رضایت مردان تأثیر بیشتری می‌گذارد.
در مورد تعهد، مدل سرمایه‌گذاری تعهد پیشنهاد می‌کند که در واقع رضایت است که می‌تواند پیش‌بینی‌کننده‌ی تعهد باشد. با این حال، برخی از نویسندگان پیشنهاد کردند که رابطه معکوس نیز باید بیشتر مورد بررسی قرار گیرد.
علاوه بر صمیمیت و تعهد، تنظیم احساسات بین‌فردی نیز می‌تواند بر رضایت زوجین از رابطه تاثیرگذار باشد.

تنظیم احساسات بین‌فردی و روابط عاشقانه


تنظیم هیجان بین‌فردی (IER) فرآیندی است که از طریق آن یک فرد (تنظیم کننده) هدف خود را تغییر می‌دهد و بر وضعیت عاطفی (هدف) دیگری تأثیر می‌گذارد.
دو نوع استراتژی تنظیم کننده وجود دارد. نوع یک راهبردهای بهبود عاطفه بین‌فردی (همه رفتارها و اقداماتی که یک تنظیم‌کننده برای برانگیختن، افزایش سطح احساسات مثبت یا کاهش سطح احساسات منفی در هدف خود به کار می‌گیرد).
و نوع دوم یا آن‌هایی که باعث بدتر شدن عاطفه‌ی بین‌فردی می‌شوند (تمام رفتارها و اقداماتی که یک تنظیم کننده با هدف برانگیختن احساسات منفی، کاهش سطح هیجانات مثبت یا بالا بردن سطح احساسات منفی در هدف خود انجام می‌دهد).
استفاده از تنظیم هیجان بین‌فردی مثبت(مانند لمس) در زوج‌های عاشق به ارتقای رفاه روانی شرکا کمک می‌کند. با این راهکار بین فردی تنظیم هیجان(کاهش احساسات منفی)، شرکای عاطفی سطح پریشانی کمتری را تجربه می‌کنند که به نوبه خود باعث بهبود رضایت طرفین می‌شود. در مقابل، استفاده از راهبردهای تنظیم هیجان با تشدید عاطفه منفی مانند انتقاد خصمانه، تمسخر، کناره‌گیری و قصد تنبیه باعث نارضایتی دو طرف می‌شود. تعامل تعهد زنان و استفاده از راهبردهای بهبود عاطفه تأثیر مثبتی بر رضایت هم زنان و مردان دارد. همچنین، تأثیر مثبت تعهد و راهبردهای بهبود عاطفه، بر رضایت زوجین حتی زمانی که آنها با هم چالش دارند، نیز باقی می‌ماند. هر چه میزان تعهد و استفاده زنان از راهبردهای بهبود عاطفه‌ی بین‌فردی بیشتر باشد، رضایت خودشان و شریک زندگی‌شان بیشتر است.
تعهد و استراتژی‌های عاطفه‌ی بین‌فردی منفی (رفتارهای کناره گیری، انتقاد، تحقیر، بی‌احترامی) ارتباط معکوس دارند یعنی هر چه سطح این گونه رفتار بیشتر باشد تعهد کمتر است و در مقابل، راهبردهای بهبود عاطفه‌ی بین‌فردی (حمایت، اجازه دادن به شریک برای ارائه احساسات خود) رابطه مستقیمی با تعهد دارد.
بیشترین تأثیر متقابل زمانی اتفاق می‌افتد که تعهد و رضایت و راهبردهای بهبود عاطفه بین‌فردی به عنوان نقش تعدیل‌کننده بین زوجین همه در کنار هم وجود داشته باشد.

حالا می‌توانیم با ابزارهای صمیمیت، تنظیم هیجان و تعهد که از این مطلب برداشت کرده‌ایم به تماشای این سریال بنشینیم.